جدول جو
جدول جو

معنی طنین افکندن - جستجوی لغت در جدول جو

طنین افکندن
طنین انداختن، منعکس شدن، انعکاس یافتن، طنین افکن شدن، پیچیدن (صدا)
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طِ خوا / خا شُ دَ)
کنایه از چهارزانو و مربع نشستن باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طنین افکن
تصویر طنین افکن
ورافکن
فرهنگ لغت هوشیار
صداپیچیدن، منعکس شدن، بازتاب یافتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
طناب انداختن، کمند افکندن، کمند انداختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
طنین انداز، پربازتاب
فرهنگ واژه مترادف متضاد